@article { author = {ahmady, mohamad and shahbazi, ali}, title = {neurotheology and religious experiences; challenges}, journal = {Philosophy of Religion}, volume = {11}, number = {4}, pages = {789-818}, year = {2015}, publisher = {University of Tehran}, issn = {2008-7063}, eissn = {2423-6233}, doi = {10.22059/jpht.2015.53528}, abstract = {Neurotheology is a modern field that seek to justify religious experiences. neurotheology consist of to main fields: neuroscience and theology. this two fields mixed together and became new field. in contrast, other sientists opposed with neurothology and it's issues. they utilize neuroscience and prove that religious experiences are false and fiction. Here at first we describe neurotheology and religious experiences and then conclude whether Neurotheology can prove legitimacy of religious experiences or not.}, keywords = {Theology,Religious experience,neuroscience,neurotheology}, title_fa = {الهیات عصب و تجربه دینی؛ چالشها}, abstract_fa = {الهیات عصب نقطۀ تلاقی علم جدید و الهیات است که در آن الهیدانان و عصب‌شناسان به‌کمک ابزارهای علمی روز فرایندی را بررسی می‌کنند که مغز انسان در یک تجربۀ دینی از سر می‌گذراند. برخی از ایشان بر پایۀ همین تحقیقات تجربه‌های دینی را رد یا دربارۀ صحت و سقم آن سکوت اختیار می‌کنند و برخی دیگر با شواهد و مدارکی صحت آن را اثبات می‌کنند. با ظهور این رشتۀ جدید، برخی با استناد به آزمایش‌هایی که در محیط آزمایشگاهی بر روی بیماران انجام شده است، در صحت تجربۀ دینی تردید کرده‌اند و این تجربه‌ها را حاکی از نوعی اختلال روانی می‌دانند. با توجه به چنین انتقاداتی، پرسشی که پیش ‌روی مدافعان تجربۀ دینی قرار می‌گیرد، امکان راستی و صحت تجربۀ دینی است. بنابراین نقد و ابطال این ایرادها و اثبات صحت تجربۀ دینی به‌طور کلی، در دستور کار ایشان قرار می‌گیرد. در این پژوهش پس از معرفی اجمالی الهیات عصب و تجربۀ دینی، به برخورد عصب‌شناسان با تجربۀ دینی می‌پردازیم و ابطال‌پذیری تجربۀ دینی را از منظر عصب‌شناسی بررسی می‌کنیم. در همین مسیر خواهیم دید که برخی از این پژوهشگران که جهان‌بینی مادی دارند، ذهن را همان مغز دانسته‌اند و مفاهیم موجود در آن را نیز مادی تلقی می‌کنند، در نتیجه مفاهیمی مانند خدا را محصول مغز و ذهن می‌پندارند. در طرف مقابل پژوهشگرانی مانند نیوبرگ در صدد ایجاد نوعی سازگاری میان علم و دین برآمده‌اند و تجربۀ دینی را به‌شکل عام صحیح و حاصل کارکرد صحیح مغز و ارتباط با ماورا دانسته‌اند و با تمایز قائل شدن میان تجربۀ فرد بیمار و تجربۀ مؤمنانه، از اساس به ابطال فرضیات نوروتئولوژیست‌های ملحد می‌پردازند.          }, keywords_fa = {تجربۀ دینی,دین,عصب‌شناسی,علم}, url = {https://jpht.ut.ac.ir/article_53528.html}, eprint = {https://jpht.ut.ac.ir/article_53528_03189ae5fddce03b96105eea49b49999.pdf} }