دانشگاه تهران
مجله علمی " فلسفه دین "
2008-7063
2423-6233
10
3
2013
09
23
مبناشناسی معرفت دینی علامه طباطبایی
1
24
FA
اسحاق
طاهری
دانشیار فلسفه مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی
mulibnkha@gmail.com
مهدی
جلالوند
کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه قم
jalalvand61@gmail.com
10.22059/jpht.2013.36187
معرفت دینی شامل یافتههایی است که با فهم روشمند و پژوهش در منابع دینی حاصل میشود. این نوع معرفت مسبوق به مبانیای است که بر پایة آنها سیر علمی در فهم دین آغاز و تا حصول نتیجه دنبال میشود. علامۀ فقید طباطبایی براساس مبانی خاصی برای فهم صحیح و ضابطهمند دین، تلاش خویش را در این زمینه متمرکز میکند و برای ورود به عرصۀ فهم دین، پیشفرضهایی را مطرح میکند که فهم معارف دینی با گذر از آنها ممکن خواهد شد. امکان و سنجش معرفت دینی از پیشفرضهای معرفتشناختی و خداباوری، دینباوری، انسانباوری و جهانباوری از پیشفرضهای هستیشناختی محسوب شدهاند. این عالم دینی با گذر از این پیشفرضها و با استفاده از منابع معرفت دینی فهم دین را ممکن میداند.
علامه طباطبایی,فطرت,مبانی معرفت دینی,معرفت دینی,منابع معرفت دینی
https://jpht.ut.ac.ir/article_36187.html
https://jpht.ut.ac.ir/article_36187_b87c97f43867e9767a364fc782237def.pdf
دانشگاه تهران
مجله علمی " فلسفه دین "
2008-7063
2423-6233
10
3
2013
09
23
گفتمان سوره مریم، زن در تعامل با عرف و عفاف
25
50
FA
علی رضا
محمدرضایی
استادیار پردیس فارابی دانشگاه تهران
amredhaei@ut.ac.ir
فاطمه
اکبری زاده
دانشجوی دکتری دانشگاه تربیت مدرس تهران
f.akbarizade@yahoo.com
10.22059/jpht.2013.36188
گفتمان آیات قرآن کریم با چینش دقیق دالها، تألیف بینظیر عبارتها و درنتیجه، عمق مدلولها سبب شده مفسران گوناگون بنا به توان علمی و رویکرد عقیدتی خود، تفسیرهای گوناگونی از آیات ارائه دهند که البته فقط خوانش درستی (تفسیری) پذیرفتنی است که مطابق با روح هدایتگر قرآن صورت گیرد. این نوشتار در نظر دارد با روش توصیفی– تحلیلی، به تحلیل گفتمان آیات نخست (16-32) سورۀ مریم بپردازد که به شخصیت حضرت مریم (س) در تعامل با عرف و عفاف توجه دارد. این مقاله صورتهای زبانی و سطوح گوناگون معانی، بافت موقعیتی و سیاق آیات را بررسی میکند و ضمن تأکید بر پیوند تنگاتنگ آیات از لحاظ ساختار متنی میکوشد با بهره از الگوهای تحلیل گفتمان، با استناد به خود آیات و گفتمان مطرح در آنها، به بازکاوی مفاهیم قرآنی بپردازد. این بررسی روشن میسازد سازوارههای زبانی این دسته از آیات در عین انسجام ساختاری وموضوعی، براساس فراکارکرد اندیشگانی و بینافردی پایهریزی شدهاند.گفتمان مریم (س) جهت تحقق کنش ایمانی وی در تعامل با عرف و تأکید بر اهمیت حفظ عفاف شکل گرفته است. در گفتمان این بانوی نمونه، عفت و تعامل با عرف محور انسجامبخش عام و سازندۀ صورتهای زبانی و جهتدهندۀ کنشهای گفتاری آیات محسوب میشوند.
تحلیل گفتمان,عرف,عفاف,قرآن,مریم (س)
https://jpht.ut.ac.ir/article_36188.html
https://jpht.ut.ac.ir/article_36188_7e2e64de3a9235de430def79819e0a5d.pdf
دانشگاه تهران
مجله علمی " فلسفه دین "
2008-7063
2423-6233
10
3
2013
09
23
فرایند ادراک شهودی و تبدیل آن به گزاره عرفانی
51
74
FA
علی
فضلی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی
a.fazli@iict.ac.ir
10.22059/jpht.2013.36189
فلسفة عرفان نظری بهمثابۀ یکی از شاخههای فلسفة عرفان از مسائل متعددی چون مبانی معرفتشناختی عرفان نظری سخن میگوید. از ردههای این مبانی چگونگی رخداد شهود هنگام مواجهه مشاهِد با واقعیتها و حقایق و چگونگی تبدیل آن شهود به گزاره هنگام گزارش از آن حقایق است. این مقاله با این هدف نوشته را در دو ساحت، یکی ساحت فرایند ادراک شهودی و دیگری ساحت فرایند تبدیل شهود به گزاره، سامان داده است. در ساحت اول، پس از تبیین دامنة ادراک شهودی، به شرطهای تعلق شهودی یعنی سه اصل مناسبت، ارتباط و تأثیرگذاری میپردازد و در ساحت دوم نیز پس از سخن از شاهد، به تقسیم مدرک حصولی به تصور و تصدیق و تفسیر آن دو برپایۀ تفکر عرفانی میپردازد و از چگونگی تبدیل معرفت تصوری به معرفت تصدیقی نیز سخن میگوید. آنگاه به اقسام تصدیقهای عرفانی توجه میکند و به گزارههای توصیفی، تبیینی، تفسیری، استنباطی و تطبیقی میپردازد و با ذکر نمونه درصدد تحلیل هریک برمیآید.
ادراک شهودی,ادراک گزارهای,گزارة استنباطی,گزارة تبیینی,گزارة تطبیقی,گزارة تفسیری,گزارة توصیفی
https://jpht.ut.ac.ir/article_36189.html
https://jpht.ut.ac.ir/article_36189_d13901fbc1044f95147363358fc2766a.pdf
دانشگاه تهران
مجله علمی " فلسفه دین "
2008-7063
2423-6233
10
3
2013
09
23
اثبات خدا از طریق آگاهی، بررسی تقریر مورلند
75
100
FA
منصور
نصیری
0000-0003-2093-0005
استادیار پردیس فارابی دانشگاه تهران
nasirimansour@ut.ac.ir
10.22059/jpht.2013.36190
امروزه ادلۀ استقرایی برای اثبات وجود خدا محبوبیت و نفوذ درخور توجهی پیدا کردهاند. «استدلال از طریق آگاهی» ادلۀ جدید استقرایی برای اثبات خداست که اندیشمندانی نظیر رابرت آدامز و ریچارد سوینبرن آن را مطرح کردهاند. جدیدترین تقریر این استدلال تقریری است که مورلند شرح و بسط داده است. بررسی تقریر مورلند از این استدلال محور مباحث مقالۀ حاضر است. دو بخش نخست مقاله بیان نکاتی مقدماتی است که طبق شیوۀ مورلند مطرح شدهاند و در بخش سوم استدلال از طریق آگاهی با تقریر مورلند مطرح شده است. مورلند معتقد است که، برای تبیین مسئلۀ آگاهی، خداباوری بهترین گزینه است. بخش چهارم مقاله، ارائۀ جایگزینها یا گزینههای رقیب با خداباوری است که برای تبیین آگاهی ارائه شدهاند و مورلند آنها را بهمثابۀ تبیینهای رقیب با خداباوری بررسی و نقد میکند. در پایان، ضمن بررسی استدلال مورلند، کاستیها و نقدهای این استدلال مطرح شده است. نقد این استدلال و بیان کاستیهای آن دربردارندۀ هشداری بر دو نکته است: نخست، تلاش هرچه بیشتر برای پیراستن ادلۀ اثبات خدا از اشکالات احتمالی؛ و دوم غافلنشدن از ادلۀ قیاسیِ اثبات وجود خدا.
اثبات خدا,ادله استقرایی اثبات خدا,استدلال از طریق آگاهی,تبیین آگاهی,مسئلۀ آگاهی,مورلند
https://jpht.ut.ac.ir/article_36190.html
https://jpht.ut.ac.ir/article_36190_d56e52069d4f1d650fa61183c7b5a08f.pdf
دانشگاه تهران
مجله علمی " فلسفه دین "
2008-7063
2423-6233
10
3
2013
09
23
فلسفه خاتمیت پیامبر اسلام
101
122
FA
قدرت الله
قربانی
استادیار فلسفه دانشگاه خوارزمی
qorbani48@gmail.com
10.22059/jpht.2013.36191
فهم فلسفۀ خاتمیت پیامبر اسلام (ص) به بررسی دقیق چند مسئلۀ مهم، یعنی تبیین ماهیت قرآن بهمثابۀ معجزۀ جاوید، معنای بلوغ فکری مردم عصر ظهور اسلام، چیستی و کارکرد اصل امامت و درنهایت معنای جامعیت و کاملبودن اسلام منوط است. برای این منظور، ویژگیهای منحصربهفرد قرآن بهمثابۀ معجزۀ جاوید در مقایسه با معجزات پیامبران دیگر مورد نظر است. همچنین، به اهمیت بلوغ نسبی، نه بلوغ عقلی کامل، بایستی توجه داشت؛ یعنی، مردم عصر رسالت پیامبر به توانمندیهایی رسیده بودند که میتوانستند ضمن دریافت کتاب و سنت، آن را حفظ کنند و از تحریف مصون دارند. سوم اینکه، اصل امامت و تعیین امام، که بارها از سوی پیامبر اسلام مطرح شده، طبیعتاً مبین ختم نوبت است و نهایتاً اینکه، مجموعۀ آموزههای قرآن و سنت پیامبر نشان میدهد که در آنها کلیات ثابت و متغیر لازم برای هدایت معنوی و تحقق سعادت دنیوی و اخروی مردم لحاظ شده و هدایت آنها هم از طریق امامان و هم علمای دینی درنظر گرفته شده است و اصل اجتهاد نیز در فهم احکام اسلامی نقش بسزایی خواهد داشت.
اجتهاد,امامت,بلوغ عقلی,جامعیت,جاودانگی خاتمیت,قرآن
https://jpht.ut.ac.ir/article_36191.html
https://jpht.ut.ac.ir/article_36191_801bd398964318904241924110808872.pdf
دانشگاه تهران
مجله علمی " فلسفه دین "
2008-7063
2423-6233
10
3
2013
09
23
رابطه عقل و دین از منظر استاد شهید مرتضی مطهری
123
148
FA
محمدرضا
رجبی
دکترای ادیان و عرفان تطبیقی دانشگاه قم
rajabi.mr2@gmail.com
پروین
کاظم زاده
دانشجوی دکتری و پژوهشگر پژوهشکدۀ دانشگاه ادیان و مذاهب قم
p_kazemzade@yahoo.com
10.22059/jpht.2013.36192
مسئلۀ "عقل و دین" از کهنترین موضوعاتی است که فیلسوفان و متکلمان مسیحی و مسلمان را بهخود مشغول داشته و آنان را در گروه "ایمانگرایان"، و "عقلگرایان انتقادی، حداکثری و اعتدالی" جای داده است. از نظر استاد مطهری، بهخودی خود، هیچ تضادی میان عقل و دین وجود ندارد و در تزاحم حکم عقل و شرع، حکم عقل مقدم است. به اعتقاد ایشان، عقل روح اسلام را درک و طبق آن عمل میکند، هرچند با برخی ظواهر روایی منافات داشته باشد. ایشان ایمانگرایی را برنمیتابد و از عقلگرایی حداکثری افراطی کلیفورد نیز فاصله میگیرد، اما بهنظر میرسد عقلگرایی حداکثری ضعیف و نزدیک به اعتدالی را، بهمعنایی که توماس آکویناس و امثال وی بیان کردهاند، میپذیرد ، هرچند در تبیین مسئله با آنها اختلاف دارد.
جایگاه عقل,رابطۀ عقل و دین,عقلگرایی حداکثری ضعیف
https://jpht.ut.ac.ir/article_36192.html
https://jpht.ut.ac.ir/article_36192_f93da3704a83595ff3f13c84210d71aa.pdf
دانشگاه تهران
مجله علمی " فلسفه دین "
2008-7063
2423-6233
10
3
2013
09
23
بداء بین ردّو اثبات
149
178
FA
سید حسین
نوری
0000-0002-1118-4365
مدرس پردیس فارابی دانشگاه تهران
hajseyedhossain128@gmail.com
10.22059/jpht.2013.36193
در «بداء» دو نظر وجود دارد. امامیه «بداء» را از ارکان اصیل عقاید اسلامی میدانند که چهار دلیل بر این مدعا میتوان اقامه کرد و مهمترین آنها آیۀ محو و اثبات است. علمای اهل سنت بهشدت با این عقیده مخالفاند و بر آناند که «بداء» موجب علم بعد از جهل میشود و این درمورد خداوند روا نیست. معنای لغوی «بداء» همان ظهور بعد از خفاست، البته امامیه چنین معنایی را قصد نمیکنند؛ معنایی که آنان از «بداء» اراده میکنند «تغییر مسیر آدمیان با اعمال آنان است» و این مطلب مورد قبول همگان است. لذا آنچه انکار شده است مورد اعتقاد نیست و آنچه مورد اعتقاد است نفی نشده است. بدین جهت این نزاع بیشتر نزاعی لفظی است تا نزاعی معنوی.
أجل مسمّی وغیرمسمّی,أمّ الکتاب,بداء,علم ازلی الهی,محو و اثبات
https://jpht.ut.ac.ir/article_36193.html
https://jpht.ut.ac.ir/article_36193_267f31d05ca604a46b78202045b21909.pdf