چرایی و چگونگی پیدایش و مانایی دین، شمول و فراگیری، عمق جاذبه و نفوذ و تاثیرات شگرف آن در زندگی بشر از مهمترین مسائل دینشناختی معاصر است. شماری از تبیینهای طبیعی نوظهور در این عرصه تبیینهای مبتنی بر نگره تکاملی داروین است. در این دست نظریه-پردازیها، نگره ممتیک و ویروس ذهنی یا انگل فرهنگی ریچارد داوکینز جنجالیترین دیدگاهی است که نه تنها مروج طبیعتگرایی و ناواقعگرایی دینی، که به قوت رماننده از دین و برانگیزاننده حس انزجار و تنفر از آن میباشد. با توجه به اهمیت این مساله و نقش آن در اساسیترین ارکان و بنیادهای شناختی، عاطفی و رفتاری انسان، مقاله حاضر بر آن است تا دیدگاه یاد شده را بررسی و در معرض سنجش قرار دهد. روش تحقیق به لحاظ مقام گردآوری کتابخانهای و در مقام داوری عقلی-تحلیلی خواهد بود. ماحصل تحقیق این است که دیدگاه داوکینز و شیوه بیان وی در این زمینه مبتلا به ناراستیها و نارساییهایی است از قبیل ابهامهای مفهومی؛ فقدان دلایل و شواهد تجربی، ابتنا بر مبانی نااستوار، اشتمال بر انواع مغالطات، خلاهای تبیینی، رعایت نکردن بیطرفی علمی و حمایت نشدن از ناحیه علم و دانش.