فلسفة عرفان نظری بهمثابۀ یکی از شاخههای فلسفة عرفان از مسائل متعددی چون مبانی معرفتشناختی عرفان نظری سخن میگوید. از ردههای این مبانی چگونگی رخداد شهود هنگام مواجهه مشاهِد با واقعیتها و حقایق و چگونگی تبدیل آن شهود به گزاره هنگام گزارش از آن حقایق است. این مقاله با این هدف نوشته را در دو ساحت، یکی ساحت فرایند ادراک شهودی و دیگری ساحت فرایند تبدیل شهود به گزاره، سامان داده است. در ساحت اول، پس از تبیین دامنة ادراک شهودی، به شرطهای تعلق شهودی یعنی سه اصل مناسبت، ارتباط و تأثیرگذاری میپردازد و در ساحت دوم نیز پس از سخن از شاهد، به تقسیم مدرک حصولی به تصور و تصدیق و تفسیر آن دو برپایۀ تفکر عرفانی میپردازد و از چگونگی تبدیل معرفت تصوری به معرفت تصدیقی نیز سخن میگوید. آنگاه به اقسام تصدیقهای عرفانی توجه میکند و به گزارههای توصیفی، تبیینی، تفسیری، استنباطی و تطبیقی میپردازد و با ذکر نمونه درصدد تحلیل هریک برمیآید.