عقلانیت و خردورزی، برجستهترین فعل و شاخصة فصل اخیر انسانیت است، که مکتبهای مختلف فکری و فلسفی برترین و ماندگارترین اعتبار خود را در قوت انتساب به آن میبیند. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که: حکمت متعالیه بهعنوان عالیترین نماد عقلانیت شیعی، شرایط اساسی درستاندیشی و خردورزی حکیمانه را چگونه ترسیم کرده است و بر چه عناصری استوار میکند؟ و خردورزان را برای نیل به حقیقت و گشودن افقهای بلند و روشن فراروی بشریت به رعایت کدام اصول توصیه میکند؟
از بررسی آثار صدرالمتألهین شیرازی چنین استفاده میشود که وی با تأکید بر اصول و قواعد علمی و استدلالی حکمت متعالیه برای خردورزی و نیل به حقایق وکشف افقهای جدید جهانی وسیعتر، توجه به بایستههایی را اجتنابناپذیرمیبیند که برخی از آنها نظیر عقلپایهگی، ایمان، قدسی بودن، حکمت، حریت، تهذیب ظاهر از طریق شریعت و تطهیر قلب، ضوابط اثباتی و ایجابی هستند و درمقابل؛ کاستی ذاتی، رودیگردانی از غایت مطلوب، حجاب فروهشته و ناآگاهی از راه مطلوب،ازامورقابل توجهاند.