نقد و بررسی دیدگاه‌های سقراط و اپیکور در خصوص مَهابت مرگ مبتنی بر نظریات ناظر بر زیان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه معارف اسلامی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران

چکیده

ترس از مرگ به‌عنوان دغدغۀ وجودی همۀ انسان‌ها موضوعی برای توجه فلسفی مرگ‌اندیشانی چون سقراط و اپیکور بوده است. سقراط مرگ را همچون خوابی فاقد رؤیا و نوعی جابه‌جایی مکانی نفس قلمداد می‌کند و اپیکور نیز تلاش دارد تا در کنار اعتقاد به عدم حیات پس از مرگ و فقدان هرگونه ادراکی در پس آن، بی‌زیانی مرگ را اثبات کند. وجه اشتراک دیدگاه‌های این دو متفکر، تلقی آنها از مرگ به‌مثابۀ فقدان ادراک است. اما سقراط بدون دست برداشتن از میل به جاودانگی، عدم ادراک را موقتی و صرفاً مربوط به واقعۀ مرگ می‌داند و با مشابه دانستن مرگ به خوابی فاقد رؤیا سعی در کاهش ترس انسان‌ها از مرگ دارد. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا عدمِ وجود فرد و بالتبع عدم ادراک ناشی از آن، نافی زیان‌بینی فرد مُرده خواهد شد؟ برخی نظریه‌پردازان در مقام نقادی بر این باورند که مرگ نوعی زیان و آسیب است. با التفات به نظریات ناظر بر زیان‌مندی پیش (خنثی‌کنندۀ امیال) و پس از مرگ (ناکامی و محرومیت)، به‌نظر می‌رسد مرگ واجد میزانی از زیان و آسیب است و مفروضات و نتایج اپیکور و سقراط اشکالات عدیده‌ای دارد. نقد و بررسی راه‌حل‌های متفاوت این دو متفکر از طریق معرفی نظریات ناظر بر زیان‌مندی مرگ هدف پژوهش حاضر است؛ و از آنجا که تا به حال هیچ پژوهشی در این خصوص به رابطۀ میان درک زیانِ مرگ و ترس ناشی از آن متوجه نبوده، ازاین‌رو این پرداخت فلسفی نوآورانه است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


  1. حمیدی‌فرد، فاطمه؛ یوسفی، علی‌رضا؛ کشتی‌آرای، نرگس (1398). حقیقت مرگ در قرآن و دلایل ترس از آن از دیدگاه امام علی(ع) در نهج‌البلاغه»، مطالعات قرآنی، سال دهم، ش 40، ص 250-231.
  2. سلیمانی، فاطمه (1387). «ترس از مرگ با تکیه بر دیدگاه ابن‌سینا و ملاصدرا»، حکمت سینوی، سال دوازدهم، ش 40.ص 26-1.
  3. افلاطون (1380). دورۀ آثار افلاطون، ترجمۀ محمدحسن لطفی، تهران: خوارزمی.
  4. B; Feldman.F; Johansson.J (2012). The Oxford Handbook of Philosophy of Death. Oxford: Oxford University Press.[DOI: 10.1093/oxfordhb/97801953 88923.001.0001]
  5. Epicurus, B. (2004). Letter to Menoeceus (p. 45). University of Adelaide Library.
  6. Grey, WilLiam (1999). Epicurus and the harm of death. Australasian Journal of Philosophy, 77 issue 3.[doi 10.1080_00048409912349121]
  7. Glover, J. (1990). Causing death and saving lives: The moral problems of abortion, infanticide, suicide, euthanasia, capital punishment, war and other life-or-death choices, Penguin UK.‌
  8. Grander, W., Schwaiger, J., Seeber, J., & Dünser, M. W. (2011). “Cyber war—When virtual fear of death turns into a real threat of life”, International Journal of Cardiology, Vol.149, No.1, e16-e17.‌
  9. Kamm, F. M (1998). Death and Whom to Save From It. New York: Oxford University press.
  10. Luper, Steven (2009). The Philosophy of Death, New York : cambridge university press, ISBN 978-0-521-70912-5.
  11. LI, Jack (2002).Can Death Be A Harm To The Person Who Die?.Series: Philosophy and Medicine 73, PubLisher:Springer Netherlands. ISBN: 978-90-481-5973-4,978-94-015-9868-24.
  12. Lamont, JuLian (1998). “A solution to the puzzle of when death harms its victims”, Australasian Journal of Philosophy, 76 issue 2 .[doi 10.1080_00048409812348351]

13.  Luper, Steven (2019). DEATH.{Stanford Encyclopedia of Philosophy https://plato.stanford.edu/archives /win2019 /entries /death/}

  1. Ahrensdorf, P. J. (1995). The death of Socrates and the life of philosophy: an interpretation of Plato's Phaedo. SUNY press.‌
  2. Ochsmann, R. (1984). “Belief in afterlife as a moderator of fear of death?”, European Journal of Social Psychology, Vol.14, No.1, pp.53-67.‌
  3. Vancamp, B. (1997). “Gregory Vlastos, Studies in Greek Philosophy”, II: Socrates, Plato, and Their Tradition, Edited by DW Graham. L'Antiquité Classique, Vol.66, No.1, pp.488-489.‌
  4. Bradley, B. (2009). Well-being and death, OUP Oxford.‌
  5. Brickhouse, T. C., & Smith, N. D. (2004). Routledge philosophy guidebook to Plato and the trial of Socrates, Routledge.