واکاوی مرگ دازاین در فلسفه هایدگر از دیدگاه انسان گرایانه مسیحی یوهانس تِپلا

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

گروه زبان انگلیسی و زبانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران

10.22059/jpht.2024.367362.1006002

چکیده

هایدگر در هستی و زمان مرگ را پایان‌بخش احتمالات زندگی دازاین دانسته و آن را معیاری در تعریف کلیت دازاین، تعلیق و استمرار وجودی او از لحظه تولد در نظر می‌گیرد، مسأله‌ای که به ظاهر پیوندی با سنت مسیحیت ندارد. با این حال، تبیین مرگ به ویژه در بخش 48 این اثر به برداشت انسان‌گرایانه‌ای از مرگ در اواخر قرون وسطی اشاره دارد که نخست توسط یوهانس تِپلا، شاعر اهل جمهوری چک، در سروده شخم‌زن بوهم در سده پانزدهم میلادی مطرح شد و هایدگر در هستی و زمان به گفتاری از آن سروده در باره همزمانی تولد و مرگ دازاین در توضیح مرگ دازاین اشاره کرده است. تفسیر انسان‌گرایانه‌ای که یوهانس در سروده مذکور از ارتباط میان انسان و مرگ عرضه می‌دارد نه تنها تفسیری نو در تعدیل مسائل فلسفی و مسیحی پیش از او بود، بلکه در رشد اندیشه انسان‌گرایی در آغاز دوره رنسانس اروپا نقش بسزایی داشت. کاوشی در بهره‌گیری هایدگر از سروده یوهانس در پردازش مفهوم مرگ دازاین نه تنها درک این پدیده را در راستای درک بهتر دازاین ممکن می‌سازد، بلکه چارچوب فلسفی غیرمذهبی هایدگر در تبیین ابعاد دازاین را از گذرگاه انسان‌گرایی مسیحی اوایل رنسانس عبور می‌دهد.

کلیدواژه‌ها