هگل ، وضع مجامع افلاطون و کانت مطالعه ای تطبیقی در باب دیالکتیک و فرایند خودآگاهی

نویسندگان

چکیده

اثر حاضر برآن است تا فرآیند دیالکتیک و خودآگاهی را در نزد فیلسوفانی چون افلاطون،ارسطو،کانت،فیخته،شلینگ و هگل مورد بررسی قرار دهد.
آن چه بر سرتاسر این نوشتار سایه افکنده است ، رویکرد هگل به مبحث دیالکتیک و خودآگاهی و انتقادهای او بر دیالکتیک مورد نظر فیلسوفان گذشته و تکمله هایی است که بدانها افزوده است . هگل در کتاب علم منطق و نیز دایر? المعارف علوم فلسفی تلاش می کند تا از یک سو یک جانبه گرایی فیخته و ارسطو و توجه صرف آن ها به عالم ذهن را با عینیت گرایی شلینگ و نیز منطق رواقی درهم آمیزد وبدین طریق میان اندیشه و هستی ، یا اثبات و ثبوت پیوند برقرار کند . و از سوی دیگر با ارایه تفسیری افلاطونی از دیالتکتیک کانت ، آنها را دو پایه تثلیث دیالکتیکی خود قرارمیدهد .
هگل در ادامه بحث به تدریج به طرح نظریه خواجه و برده می پردازد و از این رهگذر پا به وادی شکاکیت می گذارد و آن را برون شدی از حالت "حرمان" یا "شعور اندوهبار" و گذار به مرحله دین میداند.

کلیدواژه‌ها