بررسی نظریه این‌همانی ذهن و مغز

نویسنده

دانشیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه تهران

چکیده

از منظر بسیاری از فیلسوفان دین و متکلمان مهمترین مبنای نظری باور به حیات بعد از مرگ، نظریه دوگانه-انگاری نفس و بدن است. امروزه فیزیکالیسم مهمترین چالش در برابر این نظریه است. فیزیکالیسم نظریه‌ای است که نفس و حالات نفسانی را یا غیر واقعی و توهّم محض می‌داند (فیزیکالیسم حذف‌گرا) و یا آنها را به امور صرفا مادی فرو می‌کاهد (فیزیکالیسم فروکاهش‌گرا). نظریه "این‌همانی ذهن و مغز" یکی از شاخه‌های فیزیکالیسم فروکاهش‌گرا است. بر مبنای این نظریه نفس و حالات نفسانی چیزی جز فرایندهای مغزی و عصب‌شناختی نیستند، و از این رو، مرگ جسم به معنای نابودی نفس و حالات نفسانی نیز هست. در این مقاله، ضمن معرفی نظریه این‌همانی ذهن و مغز و بیان مبانی آن (اصل بسته بودن و اصل امساک)، نشان داده‌ایم که اصل بسته بودن، اولا قابل اثبات نیست و ثانیا با فرض صحت، به تنهایی در اثبات این‌همانی ناتوان است و اصل امساک به جهت تعارض با اصل لایبنیتز قابل به کارگیری در مورد نزاع نیست.

کلیدواژه‌ها