از موضوعات بسیار مهم و پردامنه در قلمرو فلسفه دین، معضل شرور است که الهیون در طول تاریخ پاسخهای گوناگونی به آن دادهاند. نظریه «عدمی بودن شرور»، یکی از پاسخهایی است که بعضی فیلسوفان الهی غربی و تمام فیلسوفان مسلمان مطرح کردهاند.
مقاله پیش رو دو هدف کلی را پی میگیرد:
1.نقد و بررسی نظریه پیشگفته و اثبات این که: اولاً، این نظریه، تأثیر چندانی در حل معضل شرور ندارد؛ ثانیاً، برخی شرور که فیلسوفان مسلمان، آنها را شر بالذّات نامیدهاند، وجودیاند، نه عدمی (مانند ظلمت، مرگ و اَلَم).
2.شناساندن نظریه نگارنده که معتقد است امورِ عدمی شرّ بالذّات نیستند، بلکه شرّ بالعرضاند و تنها یک شر بالذّات وجود دارد که آن هم امری وجودی است، نه عدمی.