استادیار دانشکده فقه و فلسفه پردیس قم دانشگاه تهران
چکیده
بحث در باب رابطة دین و سیاست یا دین و دولت، دیرزمانی است که در محافل سیاسی و علمی غرب، و به دنبال آن در نزد برخی از روشنفکران جوامع اسلامی مطرح است و به زمانة حاضر محدود نمیشود. در این نوشتار نشان داده خواهد شد که: الف) در طول تاریخ تفکر غرب از یک سو، حاکمان سیاسی برای حفظ اقتدار خود نیازمند کسب مشروعیت دینی بودهاند و از این رو به غلبه بر دین یا دستکم تعامل با آن روی آوردهاند، و از سوی دیگر، متولیان امور دینی و ارباب کلیسا همواره در پی کسب اقتدار سیاسی دولت یا غلبه بر آن برآمدهاند؛ ب) باید میان گوهر دین، به عنوان امری آسمانی و مقدس و متولیان امور دینی یا ارباب کلیسا تمییز نهاد و نباید ناتوانی آنان در تشکیل حکومت دینی موفق را که ناشی از آلوده شدن آنان به فساد و دنیاطلبی و ثروتاندوزی بوده است، ...