کارشناس فلسفه و دانشجوی دکتری روابط بینالملل دانشگاه تهران
چکیده
پرسش از رویکرد فلسفی و معرفتی جریانهای ایدئولوژیک و تبیین موضع آنها دربارة عقل و ارزشِ معرفتشناختی آن، از دغدغههای موجود و در خور تأمل پژوهشگران در قلمرو فلسفه دین است. اهمیت معرفتشناختی این مسئله درباره جنبشهای دینی عمدتاَ به دلیل مفروضاتی، مانند نسبت و جایگاه عناصرِ فاخرِ «نقل» و «عقل»، مسئله «کاشفیت» و «صدق و کذب» در هندسة معرفتی و کار ویژههای آنها در قلمرو معرفتی است. این موضوع اخیراً از آن رو بیشتر دارای اهمیت تلقی میشود که دین افزون بر مبانی و منابع معرفتیِ متمایز از علوم اجتماعیِ حاکم، مبدأ تحولاتی واقع شده است که پیدایش جنبشی جهانی و نیرومند به سود حاکمیت دین و نهضتهای دینی را نوید میدهد.
در این میان، روند پرشتاب شکلگیری موج جدیدی از جریانهای سلفیگری در جهان اسلام، نگارنده را به بازکاوی مبانی نظری و افکار پایهای گروهها و جریانهایی در حوزة اسلامی رهنمون گردید که از آغاز ظهور، ...