مفهوم خدا در دعاهای کودکان غربی و شرقی (آمریکایی و ایرانی)

نویسندگان

1 دانشیار دانشکده فلسفه و حکمت اسلامی، دانشگاه شیراز

2 دانشجوی کارشناسی زبان و ادبیات انگلسی، دانشگاه شیراز

چکیده

دعا امری فطری است و تنها به نوع بشر اختصاص ندارد. دعا حوزه معنایی گسترده‌ای را دربر‌می‌گیرد و در فرهنگ‌های مختلف، از معانی و مفاهیم کمابیش یکسانی برخوردار است. از معانی مشترک می‌توان به ایجاد رابطه با خدا و درخواست نیازها از او اشاره کرد. دعا مراتب و اهداف گوناگونی دارد؛ گاهی برای رفع گرفتاری و خواسته‌های مادی است و گاهی به هدف والای خود، یعنی ارتباط و اتصال با دوست می‌رسد؛ به گونه‌ای که انسان خود را فراموش می‌کند و خدا را تنها به واسطه خدا بودن و عشق او می‌خواهد. دعا در اسلام و مسیحیت جایگاه ویژه‌ای دارد و قرآن و کتاب مقدس همواره مردم را به آن سفارش کرده‌اند؛ کودکان هم که از این قاعده مستثنا نیستند دعا و نیایش را می‌آموزند و به درگاه خداوند دعاهایی می‌کنند که بیانگر اعتقاد آنها به قادری مطلق است. هدف از پژوهش حاضر بررسی مفهوم خدا در دعاهای کودکان شرقی و غربی (ایرانی و آمریکایی)، بر اساس اسماء افعال و صفات خداوند است؛ از این رو، مقاله به شیوه تحلیل محتوای کیفی به بررسی شش منبع در این زمینه پرداخته است. دستاوردها نشان داد خدا در دعاهای کودکان شرقی، بیشتر با اسماء افعالش، مانند رازق، شافی و به طور کلی اسمایی که بیشتر دربردارنده جنبه درخواست و نیازهای مادی است معنا می‌شود؛ درحالی که در دعاهای کودکان غربی خواسته‌های مادی کمتر به چشم می‌خورد. در دعاهای کودکان غربی، خدا انسان‌وارتر است؛ ادبیاتی که آنها در گفت‌و‌گو با خداوند به کار می‌برند دلیلی بر این ادعا است. ...

کلیدواژه‌ها