فرهنگ کارآفرین و ارتباط آن با فلسفه و دین: در تکاپوی مدل‌واره بومی

نویسندگان

1 دانشیار، دانشکده مدیریت پردیس قم دانشگاه تهران

2 دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه اخلاق دانشگاه قم

چکیده

بررسی‌ها نشان می‌دهد که بعضی گروه‌ها و جوامع در کارآفرینی کامیاب‌تر از دیگرانند. در این مقاله به چراییِ این امر می‌پردازیم. به نظر می‌رسد بخش چشم‌گیری از این تفاوت‌ها در جهان‌بینی (باورهای بنیادین فلسفی و دینی) نهفته است. در دفاع از این مدعا، نخست مفهوم فرهنگ و مباحث مربوط به آن بررسی، و سپس ایده «اصالت فرهنگ» پیش‌نهاده می‌شود و بعد مراد از «فرهنگ کارآفرین» روشن می‌گردد.
در ادامه، آن دسته از موضوعات نه‌گانه‌ای را که به نظر می‌رسد موضع جهان‌بینیِ فرد در قبال آنها مستقیماً بر وضع کارآفرینی در جامعه تأثیر می‌گذارد، مشخص می‌شوند. به سخن دیگر، این مؤلفه‌ها تعیین می‌کنند که جهان‌بینی فرد به فرهنگ کارآفرین کمک کند یا ضد آن باشد. این موضوعات عبارت‌اند: اهمیت دنیا، منابع مالی، کار، زنان، فردگرایی، اختیار، عقلانیت، مسئولیت‌پذیری، و تفکر انتقادی. این موارد به طور مستقیم، متأثر از دو عنصر مهم هستند: دین و فلسفه. در پایان، کوشش شده است بر اساس آموزه‌های ایرانی-اسلامی فرهنگ خود، الگویی پیشنهادی برای جامعه ایرانی ارائه گردد.

کلیدواژه‌ها