انسان و سایر جانداران به رنجهایی دچار میشوند که خود در پیدایش آنها نقشی ندارند. در اصطلاح متکلمان عدلیه، از چنین رنجهایی به «آلام ابتدایی» تعبیر میشود. از نظر عموم متکلمان معتزله و امامیه تمام آلام ابتدایی منسوب به خداوند نیکوست. درباره علت نیکویی آلام ابتدایی، دو نظریه مقابل وجود دارد: نظریه اول دیدگاه اکثر متکلمان معتزله و امامیه است که برای نیکو بودن آلام ابتدایی افزون بر اعتبار (لطف و مصلحت)، عوض را ضروری میدانند. نظریه دوم دیدگاه برخی از آنان است که مصلحت موجود در الم ابتدایی را، برای نیکو بودن آن کافی میدانند و دیگر استحقاقی نیست تا عوض را ضروری نماید. هردو دیدگاه مورد چالش قرار میگیرند. دیدگاه نخست به طور مطلق صحیح نیست؛ زیرا آنچه برای مکلفان در زمینه آلام ابتدایی میتوان مطرح کرد ثواب است و برای آنان، عوض به صورت تفضلی، آن هم در صورت نایل نشدن به ثواب، تبیینپذیر است و در مورد غیرمکلفان (حیوانات، کودکان، مستضعفان فکری، دیوانگان) نیز اگر الم ابتدایی در حق خودشان لطف باشد، عوض استحقاقی قابل قبول نیست ولی اگر الم ابتدایی، در حق دیگران لطف باشد، و یا لطف آن نوعی باشد میتوان عوض استحقاقی را پذیرفت و سرانجام میتوان گفت: نظریه ثواب و عوض مکمل یکدیگرند تا تبیینکننده نیکویی تمام آلام ابتدایی باشند.