یکی از مهمترین مباحثی که امروزه در حوزۀ دینشناسی و درک تعالیم دین مطرح میشود، امکان فهم دین بر اساس قرائت انسانی و تجربۀ دینی است. وقتی از قرائت انسانی دین سخن به میان میآید، دو نکته به شکل توأمان مفروض و منظور گرفته میشود: اول آنکه امکان فهم دین برای انسان میسر است؛ دوم آنکه فهم دین منحصر به آنچه تاکنون تحت عنوان فهم ماورایی و الهی از دین مطرح بوده، منحصر نیست و میتوان قرائتی انسانی از آن عرضه کرد. این نکتۀ اخیر یعنی تغییر سازههای فهم دین مرهون تغییراتی است که انسان امروزی با آن مواجه خواهد بود. مجتهد شبستری یکی از اندیشمندان معاصر معتقد است، با توجه به تغییر و تحولات چشمگیر در زندگی بشر امروزی، باید تفکرات، دین، معنویت و ایمان آنان نیز دچار دگرگونی اساسی شود و باید از سنت دینی، افکار و اندیشه و باور قبلی خود عبور کرد یا فهم جدید از آن بهدست آورد تا در نهایت به تجربۀ دینی رسید. وی معتقد است که در باب دین قرائتهای مختلفی وجود دارد و به قرائت واحد نمیشود اکتفا کرد. هدف اصلی این پژوهش، تبیین مدعای پیشگفته با ارائۀ استدلالهای عرضهشده و پاسخ به آن است که با روش تحلیل محتوا در تبیین دادهها صورت گرفته است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که قرائت انسانی از دین در مقابل قرائت الهی قرار دارد و دیدگاه شبستری گاه به شکل آشکار و گاه کمی مستور و پنهان ریشه در نسبیت، هرمونتیک، تجربه دینی و اومانیسم دارد.
خاکی قراملکی، محمدرضا (1390). کارکردهای دین از منظر مدل تحلیل ایمان دینی، چاپشده در کتاب: مبانی نظری مقیاسهای دینی به کوشش محمدرضا سالاریفر و همکاران، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.